جعفر نام:
«بر کارکردهای مثبت دین، که با تجارب علمی هماهنگ و قابل اثبات است، تأکید شده و میتواند جاذبه داشته باشد؛ اما تأکید بر کارکردهایی مثل شفابخشی دعا یا حل مشکلات طبیعی با دعا، که با موارد نقضی روبهروست، قابل توصیه نیست، چون چهبسا باعث سرخوردگی و دینگریزی شود.
ارتباط دادن این حوادث و بیماریها با بُعد الهیاتی، دینی و مذهبی کار دشواری است و اگر بخواهیم اینطور تحلیل کنیم که این حوادث در اثر گناهان به وجود میآیند، با یکسری تناقضها مواجه میشویم. مثلاً اگر بنا را بر این بگذاریم که این بلایا بر اثر گناهان صورت میگیرد، میبینیم که در کشورهایی که مذهبی نیستند و خدا را قبول ندارند و از طرفی جنایاتی هم انجام میدهند، گاهی این بلایای طبیعی و بیماریها، در آن کشورها رخ نمیدهد. اگر رابطهای بین مجازات الهی و گناه وجود داشته باشد، باید در همه موارد صادق باشد و یک تئوری وقتی صادق است که مورد نقض نداشته باشد.
همچنین نباید بگوییم که اگر استغفار کردیم، بلا دفع میشود، چون در مواردی میبینیم که برای همین رابطه استغفار و دفع بلا نیز موارد نقض وجود دارد. در بسیاری از موارد که کمآبی وجود داشت و باران نمیبارید، عدهای از بزرگان نماز باران میخواندند، اما هرگز بارانی نبارید و در نتیجه سرخوردگی دینی به وجود آمد.
البته در مواردی نیز دعا مقرون با توفیق بوده است و ما احساس کردهایم وقتی دعا کردیم، شفا یافتهایم و یا وقتی نماز باران خواندیم، باران آمده است. اگر بخواهیم تئوریپردازی کنیم، این تئوری نباید موارد نقض داشته باشد. دعا چنان فرمول مشخصی ندارد که اگر آن را به کار بزنیم، قطعاً نتیجه بگیریم؛ گاهی دعا میکنیم، اما دعای خود را نتیجهبخش نمییابیم.
اگر شما به آب ۱۰۰ درجه حرارت بدهید، آب به جوش میآید، چون فرمولش مشخص است، اما دعا فرمول مشخصی ندارد و لذا بسا اتفاق افتاده است که کسی دعا خوانده که مشکلش حل شود، اما حل نشده است. در نتیجه، از دین گریزان شده است. در خانوادههای مذهبی مشاهده میشود که گاهی به فرزند خود گفتهاند که مثلاً اگر میخواهی در کنکور قبول شوی، دعا کن و او هم دعا کرده و بعد هم قبول نشده و بعد او از دین سرخورده و گریزان شده است؛ به همین دلیل، اظهار میشود گره زدن حوادث طبیعی به دین آفتزاست و موجب میشود که همین مقدار دیانتی که مردم دارند نیز به کلی از دست برود.
شما امروزه ملاحظه میکنید که برخی از علما و بزرگان ما که میگویند حرمهای مقدس شفاخانه است مورد تمسخر واقع میشوند و حتی میان خود علمای ما نیز چالش رخ داده است. برخی میگویند در این موارد باید تابع علم باشیم و وقتی متخصصان پزشکی میگویند اجتماعات را تعطیل کنید. ما باید تعطیل کنیم، اما از طرف دیگر برخی میگویند تعطیلی حرمها و تجمعات مذهبی هتک حرمت است و نتایج منفی برای دیانت دارد.
پزشکان میگویند که اگر آرامش روانی داشته باشید، میتوانید ویروس کرونا را شکست دهید. حتی برخیها میگویند تأثیر عوامل طبیعی و فیزیکی در ابتلای به ویروس کرونا بسیار اندک است و آنچه تأثیر عمده دارد و بیمار را به مرگ میکشاند این است که بیمار آرامش خود را از دست بدهد و دچار هراس و استرس شود؛ اما اگر به خودش آرامش دهد و بگوید موفق میشوم و میتوانم این بیماری را شکست دهم، بیماری را شکست خواهد داد. کارکرد مثبتی که دین در این زمینه میتواند داشته باشد آرامشبخشی به بیمار است. کسی که معتقد و متوکل به خدا و راضی به مقدرات الهی است بهتر میتواند بر بیماریاش غلبه پیدا کند و به سلامت برسد.
این رویکرد در ادبیات دینی ما نیز چنین مؤیداتی دارد؛ چنانکه در زمینه آرامشبخشی دین آمده است: ”أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ با یاد خدا دلها آرامش مییابد. [رعد: ۲۸] کارکرد دیگر دین، عبارت از بازدارندگی از جرم است. این هم در ادبیات دینی مؤیداتی دارد؛ چنانکه آمده است: ”إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ نماز از کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد. [عنکبوت: ۴۵]» (با اندکی ویرایش به نقل از ایکنا)
یادداشتها:
ـ خبرگزاری ایکنا و وبلاگ جعفر نام (دسترسی در 1398/12/23)
ـ یادداشتهای مرتبط:
درباره این سایت