حسن جمشیدی پاسخ میدهد:
� چه اشکالی دارد که بر اساس جهانبینی برآمده از قرآن و روایات زندگی کنیم و زیستجهان جدید را به کل کنار بنهیم؟
اشکالش این است که آیات قرآنی، روایات نبوی و نیز روایات منقول از امامان شیعه اصولاً با توجه به فضای جامعه انسانی روزگار نزول این آیات و روایات شکل گرفتهاند. انسانشناسی سنّتی ما نیز بر مبنای همین آیات و روایات شکل گرفته است. ما با فلسفه ارسطو و کلیات سعدی هم همینطور برخورد میکنیم و با بررسی آنها میگوییم مردم روزگار ارسطو و سعدی در فلان فضا سیر میکردهاند، ولیکن فکر من این است که انسان امروز دیگر در آن فضا و موقعیتها سیر نمیکند. به نظرم، مهمترین مشکل ما در حوزههای فقهی همین است؛ ما میراثدار فقهی هستیم که در آن با انسانهای زمانمند و مکانبند سروکار داریم، انسانهایی که در آن زمان با شرایط خاص زمان خودشان بودهاند در مقابلِ انسانهایی که امروزه در وضعیت متفاوت کنونی به سر میبرند.
� از نظر شما انسان جدید چه ویژگیهایی دارد که او را از انسان قدیم متمایز کرده؟ آیا به نظر شما گسستی بنیادی میان انسان قدیم و جدید رخ داده است؟
بله به نظر من این گسست بنیادی بوده است. برشمردن ویژگیهای انسان امروز، این گسست بنیادی را به ما نشان خواهد داد.
اولین ویژگی انسان امروز نظر داشتن به ”عقل سیّال تاریخی است. اگر در گذشته مبنای تعریف عقل دست یافتن به تمیز ”خوب و ”بد بود، ما امروزه نمیتوانیم چنین تعریفی ارائه کنیم، یعنی هر تعریفی بدهیم فردا تعریف دیگری عرضه میشود و کارزار تعریفها را پایانی نیست. تعریفها و مفاهیم به تعبیری ”حالت ژلهای دارند.
ویژگی دوم انسان امروز آن است که انسان امروز نظر به فرد ”عاشق و ”آزاد دارد. اگر ما بخواهیم راهگشای انسان امروز باشیم، باید به این نکته توجه کنیم که او برده نیست و اصلاً بردهداری دیگر معنا ندارد. این کثیفترین، زشتترین و ناعادلانهترین کاری است که بشر در تاریخ مرتکب شده و معتقدم که کاری پستتر از بردهداری نیست و البته اصل شکلگیری آن ارتباطی به حوزه ادیان ندارد، ولی هنوز آن رفتار زشت وجود دارد گرچه در روزگار ما شکل آن تغییر یافته و از بردهداری کلاسیک تقریباً چیزی باقی نمانده است.
ویژگی سوم انسان امروز ”آرام بودن و ”شلوغ نبودن است. انسان امروز مثل انسانهای گذشته خشن و بیرحم نیست. در حالی که در گذشته فردی از کشتار هزاران تن لذت میبرد، اما امروزه سهراب سپهری و امثال او حاضر به کشتن مگسی نخواهند بود.
ویژگی چهارم آن است که انسان امروز به یک معنا انسانی ”هدایت شده است و از حضور انبیا، ائمه معصومین و فقها استفاده خود را برده است. در صدر اسلام خانوادههایی بودند که مؤمن نبودند بعد ایمان آوردند، اما امروزه نسلهاست که افراد مسلماناند. حتی ما در بازگفتن عقاید هم گاهی درمیمانیم که مثلاً به فردی که همه خاندانش مسلمان بودهاند چه چیزی را بگوییم که قبلاً نداند.
پنجم، در جهان مدرن با انسان عالِم بیشتری مواجه هستیم. با کسانی روبهرو هستیم که هر ساعت در معرض بارش اطلاعاتاند. اکنون منابع خبری چنان زیاد است که ما دست به گزینش خبر میزنیم. اگر در زمانی با پیک و شتر خبر میبردند، اکنون پشت اینترنت ابتدا باید بسیاری از اطلاعات را حذف کنیم و بخشی اندک را گزینش کنیم.
ویژگی ششم آن که فضای امروز جامعه، فضای ”باز است نه ”بسته. شما ممکن است جامعه را ببندید اما ذهنها را، ماهوارهها را و اینترنت را نمیتوانید ببندید. در جهانی باز زیست میکنیم. ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم.
ویژگی هفتم انسان امروز آن است که ما با انسانی مواجهایم که در حوزههای طبیعتشناسی مدام در حال تغییر و تحول است. این طور نیست که وقتی که گالیله مدعی شد زمین به دور خورشید میگردد، تغییری در زندگی حتی عادی مردم نیافرید. همه کشفیات علمی فضای جدیدی میآفرینند که متناسب با دیدگاههای نو پدید میآیند. هرچند که بزرگانی در حوزههای علمیّه به خیال خودشان ثابت فرمودهاند که قائل به علم جدید یا قدیم بودن تغییری در زیست و احکام اسلامی به وجود نمیآورد، ولی من معتقدم سادهاندیشی است که این گونه بیندیشیم.
ادامه مطلب
درباره این سایت