بیژن عبدالکریمی مینویسد:
«مردم ما، یعنی یگانه کشور شیعه جهان، در روزگار کنونی و در زیست جهان معاصر تحت فشار بسیار زندگی میکنند. آنان برای اینکه بتوانند در جهان کنونی از یک زندگی شایسته و درخوری برخوردار باشند باید به درآمد سرانه سالیانهای حداقل حدود ۲۰ هزار دلار دست یابند و جامعه ما به دلیل توسعهنیافتگی با این مقدار بسیار فاصله دارد. در یک چنین شرایطی چه بسیار استعدادهای انسانی لِه شده، نمیتوانند شکوفا شوند و در شرایط سخت و دشوار زندگی قربانی میشوند. در یک چنین شرایطی صرفاً با وعظ، خطابه و منبر نمیتوان از ارزشهای بزرگ دینی و معنوی در فرهنگ اسلامی و شیعی دفاع کرد و انتظار تحقق آنها را در جامعه داشت. در یک چنین شرایطی، مردم و جامعه از ت و حوزههای علمیه چه بسا فاصله گرفته، نسبت به سنت تاریخی و نهادهای متولی آن دچار دلآزردگی یا خدایناکرده احساس و هیجانات خشم و کینه گردند. ].[
ما برای توسعه کشور نیاز به ”حضور مردم داریم. ت این توان را دارد که مردم را به صحنه بکشد. مرادم از ”کشیدن مردم به صحنه، فراخواندن جامعه به حضور در صحنه ی، حضور در راهپیماییها یا شرکت در انتخاباتهای گوناگون نیست. این گونه فراخوانیها حاصل نگاه ابزاری به مردم و مواجهه ابزاری با آنان است. برای توسعه نیاز به حضور واقعی مردم در صحنههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داریم. وجود نهادهایی مستقل از دولت و گاه شاید در برابر دولت و قدرت ی، برای توسعه کشور لازم است. ما باید دریابیم که توسعه کشور مهمتر از حفظ منافع ی یک جناح ی خاص است.
اما متأسفانه ت و حوزههای علمیه ما کمتر به این امور مهم میاندیشند. بنابراین، ت و حوزههای علمیه ما، بیش از آنکه دغدغه مباحث نظری، فقهی یا ی صرف را داشته باشند، باید همّ و غم اصلی خود را بر اساس این اصل ].[ که ”مَنْ لا مَعاش لَهُ لا مَعادَ لَهُ، بهبود اوضاع زندگی مردم و نجات مردم از زیر این فشار سهمگین قرار دهند. ت و حوزههای علمیه ما باید دریابند مسئله عقبافتادگیهای تاریخی و اقتصادی و توسعهنایافتگی ما یک مسئله ی نیست، بلکه مسئلهای ملی و فرای است و ت و حوزههای علمیه ما برای آنکه بتوانند شأن و جایگاه خود را در جامعه کنونی حفظ نمایند، باید یک چنین درکی غیرصنفی، غیرجناحی، ملی و فرای از مسائل بزرگ کشور، همچون توسعهنایافتگی، داشته باشند و مسئولیت خطیر خویش را در ایفای نقش در روند توسعه کشور برعهده گیرند. ون و حوزویون ما باید دریابند در یک کشور فقیر و توسعهنایافته ارزشهای متعالی اسلامی و شیعی معنای حقیقی و امکان واقعی تحقق خود را نمییابند و برعکس، در یک کشور ثروتمند و توسعهیافته این ارزشها شکل و شمایل و معنای دیگری پیدا خواهند کرد.» (عبدالکریمی، 1397: 19 ــ 20)
یادداشتها:
ـ عبدالکریمی، بیژن. (1397). آینده ت و جهان معاصر. تهران: نقد فرهنگ.
ـ یادداشت مرتبط:
درباره این سایت