محمد اسفندیاری مینویسد:
«بدفهمی بعضی احادیث دستاویزی شده است برای کسانی که دوست دارند در فضائل ائمه طاهرین (ع) گزافهگویی کنند. [.]
از امیرالمؤمنین علی (ع) روایت کردهاند: ”إِیَّاکُمْ وَ الْغُلُوَّ فِینَا قُولُوا إِنَّا عَبِیدٌ مَرْبُوبُونَ وَ قُولُوا فِی فَضْلِنَا مَا شِئْتُم؛ از غلو درباره ما بپرهیزید، بگویید ما بندگانی پروردهایم [نه پروردگار] و آنگاه آنچه خواستید در فضل ما بگویید. [1] از امام صادق (ع) نیز روایت شده است: ”اجْعَلُونَا مَخْلُوقِینَ وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم؛ ما را مخلوق قلمداد کنید و آنگاه آنچه خواستید درباره ما بگویید. [2] همچنین از آن حضرت روایت کردهاند: ”اجْعَلْ لَنا رَبَّاً نَؤُوبُ اِلَیهِ و قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم؛ برای ما پروردگاری محسوب دارید که به سویش بازمیگردیم و آنگاه آنچه خواستید درباره ما بگویید. [3]
مفاد این دسته از احادیث را در کتابهای کلامی و روایی بدین صورت بیان کرده و گاهی به ائمه طاهرین (ع) نسبت دادهاند: ”نَزِّلُونَا عَنِ الرُّبُوبِیّة وَ قُولُوا فِینَا (یا فی حَقِّنا، یا: فِی فَضْلِنا) مَا شِئْتُم اما برخی از پژوهشگران این احادیث را تلقی به قبول نکردهاند.
یکی از ایشان مینویسد:
”مفوضه . با استناد به روایتی مدعی بودند از ائمه هدی شنیدهاند (به صورت ′نَزِّلُونَا عَنِ الرُّبُوبِیّة وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم‘) و با پشتگرمی به این رخصت، که آن را به گونهٔ چک سفید امضاشده تلقی میکردند، مرکب همت را در وادی بیان تاختند و از انتساب هیچگونه صفت خدایی یا معجزه متحبرالعقول . دریغ ننمودند. [4]
یکی دیگر از ایشان مینویسد:
”همه این روایات سندشان ضعیفاند . و اگر هم صحیح بودند، طبق آنها نظر نمیدادم؛ چنان که پوشیده نیست. و گمان نمیرود فاضلی به آنها رضایت دهد و به اقتضایشان عمل کند. [5] / ”معتبر بودن سندشان ثابت نیست و به نظر من گمان میرود که مجعول باشد. پس چارهای نیست که علم آن را به کسی که از او صادر شده است بازگرداند. [6]
به دیدهٔ یکی دیگر از پژوهشگران، روایات پیشگفته قطعیالصّدور نیست، اگرچه قطع هم نمیتوان کرد که مجعول باشد:
”با ابهامها و اشکالهایی که در مأخذ یا سند هریک از نقلهای مُشعِر [= خبردهنده] به مضمون ′نَزِّلُونَا عَنِ الرُّبُوبِیّة وَ …‘ وجود دارد، و با کثرت دواعی جعل و تزویر غالیانه که در این راستا وجود داشته است، حصول اطمینان به صدور این مطلب از پیشوایان (علیهم السّلام) به غایت دشوار به نظر میرسد … قطع بدین هم که جمیع صوَر یادشده ساختگی و موضوع [= جعلی] و بیپایه است ناشدنی است. [7]»
«حاصل اینکه، در سند این احادیث جای بحث است. اما اگر از این بگذریم و حتی فرض را بر این بگذاریم که احادیث مزبور صحیحالسند هستند، باید حمل بر معنایی معقول و منطقی شوند. [.] کسی نمیتواند احادیث مزبور را دستاویزی برای غلو در فضائل قرار دهد.» (اسفندیاری، 1395: 111 ــ 113)
پانوشتها:
[1] بحارالانوار (ج 25، ص 270)
[2] بحارالانوار (ج 25، ص 279)
[3] بحارالانوار (ج 25، ص 283)
[4] مدرسی طباطبایی، سید حسین. مکتب در فرایند تکامل: نظری بر تطوّر مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین. ترجمهٔ هاشم ایزدپناه (1386: 81 ــ 92). تهران. انتشارات کویر.
[5] آصف محسنی، محمد. (1387: ج 3، ص 433). صراط الحقّ فی المعارف الاسلامیّة و الاصول الاعتقادیّة. نجف: مطبعة النّعمان.
[6] آصف محسنی، محمد. (1381: ج 1، ص 485). مشرعة بحار الأنوار. قم: مکتب عزیزی.
[7] جهانبخش، جویا. (1390: 118 و 121). سه گفتار در غلوپژوهی. تهران: انتشارات اساطیر.
یادداشتها:
ـ اسفندیاری، محمد. (1395). آسیبشناسی دینی. تهران: کویر.
ـ یادداشتهای مرتبط:
درباره این سایت